دقیقا روز شنبه سوم خرداد ۹۳ بود که سر کار اصلا حواسم به کار نبود. همش از پنجره به کوه های منطقه سرخه حصار نگاه می کردم و از یادآوری اتفاقات روز گذشته لبخند بزرگی روی لبام می نشست. دم دمای ظهر همکارام دیگه طاقت نیاوردن و علت محو شدن تو افق و لبخند رو […]